مرحوم کل احمد آقا (رند عالم سوز) نقل می کردند که : « روزی جناب شیخ رجبعلی خیاط به من فرمودند : در عالم معنا، روح خواجه حافظ شیرازی را مشاهده کردم که بسیار منبسط بود. خواجه رو به من کرده و گفت: من غزل شاه شمشاد قدان را، در وصف ماه منیر بنی هاشم حضرت ابالفضل علیه السلام سرودم. و از این امر خیلی مسرور بود.»
شعر در ادامه مطلب....
شلمچــــــــــــه " سین ندارد اما !
'سرداران ' بی نام و نشـانی را به خاطر دارد کــــــــه همچون مادرشان زهـــرا.س.
فدایی ولایت شـــــــــــدند و گمنــــــام ماندند..
" ارونـــــــــــد " سین ندارد اما !.........
مستند "طبیب روحانی" در بر گیرنده گوشه هایی از مراسم تجلیل از " علامه حسن زاده آملی " و همچنین خاطرات و فرمایشات ایشان می باشد.
مدت زمان این مستند 24 دقیقه می باشد که دوستان می توانند در ادامه دانلود و همچنین به صورت انلاین مشاهده فرمایند.
از عارفی پرسیدند : چرا اینقدر ذکر صلوات در منابع دینی ما تاکید شده! و برای آمرزش گناهان، وسعت روزی ، صحت و سلامتی، گشایش در کارها و... صلوات تجویز کرده اند. سر و راز این ذکر چیست؟؟؟
فرمود: اگر به قرآن نگاه کنید، فقط و فقط یکجا در قرآن هست که خداوند انسان رو همشأن و هم درجه ی خودش میکنه! یعنی از انسان میخواد که بیاد کنار او و با هم در یک کاری مشارکت کنن و اون این آیه ست:....
از همه زودتر می یومد جلسه
تا بقیه برسند دورکعت نماز می خواند
یکبار بعد از جلسه کشیدمش کنار و پرسیدم:
نماز قضا می خونی؟!!!
گفت: نه! نماز (مستحبی)می خونم که جلسه به یه جایی برسه، همینطور حرف روی حرف تلنبار نشه...
خاطره ای از زندگی سردار شهید مهدی زین الدین
منبع: کتاب آقا مهدی ، صفحه 109
یکی از افرادی که در دفتر آیت الله بهجت است نقل می کند: یک شب صدای گریه آقا خیلی بلند شده بود، خیلی کنجکاو شدیم ، ایشان فقط خدا را صدا می زدند ، ما هم مانده بودیم که چه چیزی از خدا می خواهند ، این جریان در همان زمانی بود که تازه ایشان را به عنوان مرجع تقلید معرفی کرده بودند. حضرت آقا بعد از گریه های طولانی خطاب به حضرت حق عرض می کنند: نکند این چیزهایی که الان به من رسیده مرا از تو دور کند، اگر این چیزها می خواهد سبب دوری من از تو شود، اینها را از من بگیر.
پرده نشین ، شرح کلمات عرفانی اخلاقی آیت الله بهجت ، صفحه 32
صبح روز عملیات والفجر10 در منطقه حلبچه همه حسابی خسته بودند، روحیه مناسبی در چهره بچهها دیده نمیشد از طرفی حدود 100اسیر عراقی را پشت خط برای انتقال به پشت جبهه به صف کرده بودیم برای اینکه انبساط خاطری در بچهها پیدا شود و روحیههای گرفته آنها از آن حالت خارج شود، جلوی اسیران عراقی ایستادم و شروع به شعار دادن کردم و بیچارهها هنوز، لب باز نکرده از ترس شروع به شعار دادن میکردند. مشتم را بالا بردم و فریاد زدم:«صدام جارو برقیه» و اونا هم جواب می دادند.
فرمانده گروهان برادر قربانی کنارم ایستاده بود و می خندید. منم شیطونیم گل کرد و برای نشاط رزمنده ها فریاد زدم:«الموت لقربانی»
اسیران عراقی شعارم را جواب میدادند بچههای خط همه از خنده روده بر شده بودندو قربانی هم دستش را تکان میداد که یعنی شعار ندهید!
او میگفت: قربانی من هستم «انا قربانی» و اسیران عراقی هم که متوجه شوخی من شده بودند رو به برادر قربانی کردند و دستان خود را تکان میدادند و میگفتند:«لا موت لا موت» یعنی ما اشتباه کردیم.
تا زمانی که انسان نفی خطورات نکند حضور قلب حاصل نخواهد شد. شرط حضور قلب آن است که انسان متوجه به معشوق خود باشد در مقام قلب.در نماز اکثری افراد به دلیل حشر بیش از حد با دنیا ذهن آنها از افکار دنیوی پر است و وقت فکر کردن به معشوق حقیقی را ندارند چه برسد کهدر مقام قلب حضور را به الله متوجه کنند.چون قلب مرتبه ای است از مراتب انسان که حقیقت اشیاء در آن مرتبه ثان می یابد مراتب دیگر انسان همچون مقام عقل است که ادراک معقولات می کندو مقام وهم که ادراک جزئیات می کند. در نماز حضور در مرتبه ی قلب هدف است نه حضور در مرتبه ی عقل یا وهم یا خیال. چون حضور در مرتبه ی عقل می شود معقول و حضور در مرتبه ی وهم می شود موهوم. حضور الله باید در مقام قلب انسان باشد ادراک شود و این را به مراتب پایین تر سرایت دهد. چون قلب بالاتر از مراتب دیگر است. به یک معنا مقام قلب انسان سرچشمه ی معقولات و اوهام و تخیل و افکار انسان است.
روح عبادت حضور قلب است. و در صورت انجام اعمال بدون حضور قلب اگرچه تکلیف از انسان اسقاط می شود اما نماز تاثیر خود را نمی گذارد و به یک معنا قبول نمی شود. نماز معراج سالک است.
نماز خود را بپایید و مراقبت هایتان را بیشتر کنید تا در نماز جمع شوید.
آیت الله کمیلی
آن روز، به مسجد نرسيده بود. براي نماز به خانه آمد و رفت توي اتاقش. داشتم يواشکي نماز خواندنش را تماشا ميکردم. حالت عجيبي داشت. انگار خدا، در مقابلش ايستاده بود. طوري حمد و سوره ميخواند مثل اين که خدا را ميبيند؛ ذکرها را دقيق و شمرده ادا ميکرد. بعدها در مورد نحوهي نماز خواندنش ازش پرسيدم، گفت:«اشکال کار ما اينه که براي همه وقت ميذاريم، جز براي خدا! نمازمون رو سريع ميخونيم و فکر ميکنيم زرنگي کرديم؛ اما يادمون ميره اوني که به وقتها برکت ميده، فقط خود خداست.»
نوجواني شهيد عليرضا کريمي