• صدا به صدا نمی‌رسید. همه مهیای رفتن و پیوستن به برادران مستقر در خط بودند. راه

    طولانی،تعداد نیروها زیاد و هوا بسیار گرم بود. راننده خوش انصاف هم در كمال خونسردی

    آینه را میزانكرده و به سر و وضعش می‌رسید. بچه‌ها پشت سر هم صلواتمی‌فرستادند،

    برای سلامتی امام،بعضی مسئولین و فرمانده لشگر و ... اما باز هم ماشین راه نیفتاد.

    بالاخره سر و صدای بعضی درآمد: «چرا معطلی برادر؟ لابد صلوات می‌خواهی. اینكه

    خجالت نداره.چیزی كه زیاد است صلوات.»

    سپس رو به جمع ادامه داد:

    «برای سلامتی بنده! گیر نكردن دنده، كمتر شدن خنده یک صلوات راننده پسند! بفرستید.»

مطالب مرتبط

علامه حسن زاده آملی

شهید خرازی

علامه سید علی قاضی

شهید همت

شهید زین الدین

شهید آوینی

عارفین

زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند و آنان به حقیقت عارفین واقعی بوده اند

ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]