• والفجر ۸ مجروح شده بود . برده بودنش یکی از بیمارستان های شیراز .

    حافظه اش رو از دست داده بود . کسی رو نمیشناخت حتی اسمش رو هم فراموش کرده بود.

    پرستاران یکی یکی اسمهارو می گفتن بلکه عکس العمل نشون بده. به اسم ابوالفضل که

    میرسیدن شروع می کرد به سینه زدن.خیال کرده بودن اسمش ابوالفضله!!

    رفته بودم یکی از بیمارستانهای شیراز . گفتن : اینجا مجروحی بستریه که حافظه اش رو

    ازدست داده فقط می دونن اسمش ابوالفضله!!

    رفتم دیدنش تا دیدمش شناختمش . عباس بود . عباس مجازی !!بهشون گفتم :

    این مجروح اسمش عباسه ابوالفضل نیست !

    گفتن : ما ها اسمی که آوردیم عکس العمل نشان نداد! وقتی گفتیم ابوالفضل شروع کرد

    به سینه زدن . فکر کردیم اسمشابوالفضله!

    عباس میون دار هییت بود . توی سینه زنی اونقدر ابوالفضل ابوالفضل می گفت که از حال

    میرفت بسکه با اسم ابوالفضل سینه زده بود ، این کار شده بود ملکه ذهنش .

    همه چیز رو فراموش کرده بود الا سینه زدن با شنیدن اسم ابوالفضل

    شادی روح شهید عباس مجازی صلوات

مطالب مرتبط

علامه حسن زاده آملی

شهید خرازی

علامه سید علی قاضی

شهید همت

شهید زین الدین

شهید آوینی

عارفین

زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند و آنان به حقیقت عارفین واقعی بوده اند

ساخت وبلاگ تالار مشاور گروپ لیزر فوتونا بلیط هواپیما تهران بندرعباس اسپیس تجهیزات عقد و عروسی تعمیر کاتالیزور تعمیرات تخصصی آیفون درمان قطعی خروپف اسپیس فریم اجاره اسپیس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]